از چه می نالی دلم!خود کرده را تدبیر نیست
وقتِ شکوه کردن از دنیا و این تقدیر نیست
از چه میکوبی خودت را بر در و دیوار ها
رفته است او دستِ تو دیگر به جایی گیر نیست
دیگر آن صیاد از صیدی که در بند است گذشت
در غم و شب گریه ها دیگر بدان تأثیر نیست
چشم هایت را کمی وا کن نمیبینی مگر
روی دیوار دلت قاب است ولی تصویر نیست
فکر من باش کمی هم آبرو داری بکن
جای تو اکنون عزیزم در غُل و زنجیر نیست
گریه کردن روی قبری که درونش مُرده نیست
از تو میگیرد نگاهی را که دامن گیر نیست
هر چه آمد بر سرم از ساده گی های تو بود
من چقدر گفتم به تو که عشق بی تقصیر نیست
باید از آن خاطرات خوب وشیرین بگذری
آینه وقتی شکسته قابل تعمیر نیست
می شود... با یک شروع ِ تازه تر آغاز کن
گرچه ویران گشتهای اما هنوزم دیر نیست
برچسبها: خود کرده را تدبیر نیست, خودم کردم که لعنت بر خودم باد, شعر کوتاه عاشقانه, از ماست برماست زیباترین عشق_زیباترین شعر...
ما را در سایت زیباترین عشق_زیباترین شعر دنبال می کنید
برچسب : شعرخود,تدبیر,نیستسعید,غمخوار, نویسنده : poem2020 بازدید : 267 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 1:26