میخواستم امّا نشد حرف در دهانم ماندسوزِ غمی در گریه های بی امانم ماند نسبت به تو یک حسِ زیبا در دل من بود از ترسِ اینکه « نه » بگویی بر لبانم ماند وقتش رسید یکبار دیگر من تورا دیدم باز از خجالت در دلم آه و فغانم ماند آسان نبود پیشِ تو حرف از عاشقی گفتن هر بار دیدم لرزه ای بر قلب و جانم ماند ای کاش می شدحرف دل را با نگاهی گفت امّا نشد، رفتی نگاه و ترجمانم ماند یک آسمان حرفِ نگفته در دل من ,خواستم,نشدگاهی,خواستن,توانستن ...ادامه مطلب